صدای تالش

صدای تالش

تالش سرزمین کهن و جاوید در پهنه شمالی و غربی کوههای تالش واقع در رشته کوه البرز است
صدای تالش

صدای تالش

تالش سرزمین کهن و جاوید در پهنه شمالی و غربی کوههای تالش واقع در رشته کوه البرز است

ماسال و شاندرمن

شهرستان ماسال



شهرستان ماسال از شهرستان‌های استان گیلان در شمال ایران است. جمعیت این شهرستان ۴۸٬۹۲۹ نفر است (سال ۱۳۸۵خ.)و مرکز آن شهر ماسال است. این شهرستان دارای ۲ بخش و ۴ دهستان است.

این شهرستان دربرگیرنده دو شهر به نامهای ماسال و شاندرمن است که دارای ۹۴ روستا و وسعت جغرافیایی ماسال ۴۸۶ کیلومترمربع است. از این میزان حدود ۷۰ هزار هکتار آن جنگل و مرتع و ۷۲۵۰ هکتار زیر کشت برنج و ۳ هزارو ۹۸۳ هکتار اراضی باغی می‌باشد. میزان بارش سالانه باران در این منطقه ۱۰۰۰ الی ۱۴۰۰ میلی متر است.

میرزا کوچک‌خان جنگلی در ارتفاعات «گیلوان» ماسال براثر کولاک درگذشت.

قله شاه معلم با ارتفاع بیش از ۳۱۵۰ متر از نقاط دیدنی آن است.

بخش‌ها

شهر: ماسال

شهر: بازارجمعه (شاندرمن)


بخش شاندرمن


بخش شاندرمن یکی از بخش‌های شهرستان ماسال در استان گیلان در شمال ایران است یکی از نکات مهم شهر شاندرمن داشتن پهناورترین روستای استان گیلان است این روستا که سیاهمرد نام دارد دارای چهار هزار نفر جمعیت می‌باشد.


تقسیمات کشوری

  • بخش شاندرمن
    • دهستان شاندرمن
    • دهستان شیخ نشین

شهر: بازارجمعه (شاندرمن)

تقسیمات محلی

شاندرمن در گذشته جزء گسکر بوده است بطوریکه در سال ۱۳۸۷ طی کاوشهای باستان شناسی در بایه زاد محله شیخ نشین قسمتهایی از این شهر قدیمی کشف شد. در دوره سلطنت فتحعلی شاه از وسعت حاکم نشین گسکر به تدریج کاسته و به خان نشین های کوچکتر شاندرمن، ماسال و تالشدولاب تقسیم شده و این سه خان نشین به اضافه خان نشین های اسالم و کرگانرود خمسه توالش خوانده می شدند.۶

در سال ۱۲۸۶ شمسی، گیلان شامل ۱۹ ناحیه شد که شاندرمن یکی از آن نواحی بود. در آن زمان هر ناحیه دارای بلوک بود و حاکم بلوک نایب الحکومه داشت که نایب الحکومه شاندرمن در روستای بیتَم دایر بود.۷

در سال ۱۳۱۶ منطقه شاندرمن و ماسال جزء بخش شفارود محسوب می شدند و در سال ۱۳۲۳ شاندرمن و ماسال به دو دهستان تبدیل شدند و در سال ۱۳۲۹ بخش شاندرمن و ماسال تشکیل شد.۸

قبل از ماسال بیتَم و سپس شاندرمن مرکز بخش بود و اکنون شهر ماسال مرکز شهرستان ماسال و شاندرمن می باشد.۹

در سال ۱۳۷۶ با ارتقا یافتن ماسال به مرکز شهرستان، شاندرمن تبدیل به بخش جداگانه ای شد. در حال حاضر بخش شاندرمن شامل دو دهستان شاندرمن و شیخ نشین و یک شهر به نام بازار جمعه می باشد. در سالهای نخستین پس از انقلاب به مدت ۳ سال شاندرمن دارای شهرداری شد که بخاطر موانع ساختاری و توجیه اقتصادی، شهرداری آن برچیده شد و شهردار آن در آن دوران آقای نصیب امیراحمدی بود.

پس از گذشت سه دهه بالاخره در سال ۱۳۷۹ شاندرمن تبدیل به نقطه شهری شد که هسته های ابتدایی شهر را علاوه بر بازار جمعه آبادیهای سیاهمرد، پاشکم، کفود مژده و بنَه سرا تشکیل داده اند. اولین شهردار این شهر در دوره جدید که از بازاری در دو طرف رود مرغک(الکان رود) تشکیل شده است آقای شیرعلی نیرومند و آخرین آن در زمان نگارش آقای مرتضی شهبازی می باشد. با ایجاد شهرداری، شاندرمن روزبه روز شکل بهتری پیدا کرده و نسبت به گذشته زیباتر شده است

جمعیت

طبق نظر رابینو در سال ۱۹۰۶ میلادی شاندرمن سه هزار نفر جعیت و دارای ۶۰۰ خانوار بود. به علت زندگی ایلی ـ عشایری در شاندرمن و باقی ماندن بعضی از شرایط آن زندگی ایل شاندرمن از نظر جمعیتی به ۱۲ تیره سیاهمرد، بایَه زا، چَپَه زا، عیسیَ زا، مُعاف، اَیمات، شکاریَه، نیلَش، پَلَنگَ سرا، خسارَه زا و … تقسیم می شود که بررسی هر کدام مقاله های جداگانه ای را می طلبد. در ضمن برخی از اهالی شاندرمن در گذشته به جوکندان، لیسار، حویق، چوبر و … مهاجرت۱۱ نموده اند و همیشه از غیرت شاندرمنی بودن خود صحبت می کنند و به آن افتخار می ورزند. در حال حاضر یکی از محله های دهستان جوکندان هشتپر(شهرستان تالش) به نام شاندرمن محله می باشد. بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش شاندرمن شهرستان ماسال در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۶۳۴۵ نفر بوده‌است.

ریشه یابی نام شاندرمن

«شان» در فرهنگ جهانگیری، فرهنگ رشیدی، غیاث اللغات، انجمن آرا و تحفه الاحباب اوبهی به معنی جامه و پارچه سفیدی است که از هندوستان آوردند. (نقل از دهخدا) و نیز خانه زنبور عسل را گویند که در آن عسل با شد(برهان قاطع). در فرهنگ جهانگیری، رشیدی و غیاث اللغات به نقل از فرهنگ سروری به معنی خانه زنبور عسل آمده است. (نقل از دهخدا)۳٫ شان به معنی زنبور عسل و شاندمین به معنی زلف و کاکل است. شان در تالشی به مومی گفته می شود که زنبورهای عسل قبلا آماده می کنند و در حفره های آن عسل ریزی می کنند(عَسَلَ شونَهasala šuna). (شان دَرšān dar) یعنی در عسل قرار گرفته و (مَنman) به معنی خانواده و خانمان است. «شان» به معنی قدر و مرتبه و شوکت آمده است. (برهان) در فرهنگ نظام و آنند راج به معنی قدر و مرتبه و در فرهنگ جهانگیری به معنی رتبه آمده است(نقل از دهخدا) در این صورت شاندرمن این معنی را می دهد:

شان(بلند مرتبه)+ در(حرف اضافه)+ مان و من(خانه)= در خانه باشکوه و بلند مرتبه

«من» در پارسی باستان بصورت mana(مال من) و در اوستا بصورتmana(منه) تلفظ می شد. واژه منا به لغت زنده و پازند به معنی گشاد و فراخ باشد و آن را شایگان هم گویند. (برهان) بنابراین این احتمال وجود دارد که شاندرمن در گذشته شاندرمنا یا شاندرمنه تلفظ می گردید.۵

واقعا شاندرمن به چه معناست؟؟!!



نقش شاندرمنی ها در تاریخ

مردم شاندرمن از نظر قومیت تالش هستند و همانطور که می دانیم قوم تالش با تمدنی دیرینه و افتخارآمیز قبل از آریایی ها در ایران سکونت داشتند و از اقوام بومی ایران محسوب می شوند که حکومت مستقل بزرگ کادوسیان را تشکیل داده بودند. تالش نام قومی است که در غرب دریاچه کاسپین (خزر) به موازات کوههای تالش و در محدوده جغرافیایی از رود کورا تا بریدگی سفیدرود در کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان زندگی می کنند و در کشور ما در عنبران نمین استان اردبیل، آستارا، لَوَندَویل، چوبر، حویق، لیسار، هشتپر(تالش)، اسالم، پره سر، رضوانشهر، شاندرمن، ماسال، ماسوله، فومن، شفت و رودبارسکونت دارند.

شاندرمنی ها در طول تاریخ تفنگچی های ماهری بوده اند چنانکه حسین احمدی در کتاب تالشان با بر شمردن جنگجویی تالشان که به دلیل برخورداری از توانایی فیزیکی بالا و چیره دستی در تیراندازی حفاظت اکثر شهرهای گیلان را به عهده داشتند و تعدادی از آنها حتی به عنوان مزدور به خدمت دشمنان تالشان نیز در می آمدند از قول سفرنامه بُهلر می نویسد از پانصد تا ششصد تفنگچی که از انزلی محافظت می کردند ۱۵۰ نفر شاندرمنی، ۱۵۰ نفر گسکری، ۱۵۰ نفر کرگانرودی و ۳۸ نفر ماسوله ای بودند. میرزا احمد لنکرانی نویسنده اخبارنامه تفنگچیان پیاده که از تالشدولاب و شاندرمن در جنگهای ایران و روس شرکت داشتند و وارد لنکران شدند را هشت هزار نفر بیان می کند.

شاندرمنی ها در نهضت جنگل چه بعنوان موافق و یا مخالف نقش داشته اند که به بررسی آن می پردازیم:

نصرالله خان بیتَمی که از موافقین میرزاکوچک خان در شاندرمن بود در جنگ ماسوله عده ای از جنگجویان شاندرمنی از جمله رمضان خان رستمی، قدرت الله بیگ پلنگ سرایی، جانعلی جمالی، یگان و اکبر چپه زادی، براگُل پورمحمد و … را به یاری میرزا گسیل داشت. در نقطه مقابل حسن رضاخان قَرانی که از موافقین بی چون و چرای سردار مقتدر و مخالف میرزاکوچک خان بود در روستای چاله سرا و در جنب مسجد آن با نقشه حسن خان آلیانی(معین الرعایا) به قتل رسید و وی که سد آهنین سردار مقتدر و بسیار بانفوذ و تأثیرگذار در شاندرمن بود شکسته شد.

یکی از جنگهایی که نیروهای جنگل انجام دادند جنگی معروف به جنگ سیفی با نیروهای سردار مقتدر در ییلاق سیفی sifi شاندرمن بود که منجر به شهادت غلامعلی بابا ماسوله ای به همراه صد نفر از نیروهای رزمنده تحت امرش شد.


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد