صدای تالش

صدای تالش

تالش سرزمین کهن و جاوید در پهنه شمالی و غربی کوههای تالش واقع در رشته کوه البرز است
صدای تالش

صدای تالش

تالش سرزمین کهن و جاوید در پهنه شمالی و غربی کوههای تالش واقع در رشته کوه البرز است

تارنمای پروفسور امیر احمدی

تارنمای پروفسور امیر احمدی



دکتر امیراحمدی دارای شخصیتی خود ساخته است. نه آقازاده و نه شاهزاده. بلکه وی شهروندی معمولی است که از بطن مردم برخاسته و روی پای خود ایستاده است. در یک خانواده روستایی و زمین دار متوسط در شهرستان زیبای طالش (شهر شاندرمن) در ساحل خزر متولد شده و تحصیلات ابتدایی خود را در همان جا ( روستای شیخ نشین) و در مدرسه ای که اهدایی پدربزرگش بود، به اتمام رساند. برای تحصیلات متوسطه به اجبار در یازده سالگی خانواده خود را ترک کرده و به شهرستانهای ماسال و بعد رشت رفت. با پذیرفته شدن در کنکور چند دانشگاه ایران، رشته کشاورزی در دانشگاه تبریز را انتخاب کرد و به اخذ مدرک مهندسی کشاورزی نائل شد. سالهای دانشگاه تبریز در میان هموطنان غیور آذری مملو از خاطرات فعالیتهای درسی، ضد دیکتاتوری، اعتصابات دانشگاهی، و شور و حال جوانی بود.

 


دکترهوشنگ امیراحمدی دکترای خود را در رشته "برنامه ریزی و توسعه ی بین المللی" از دانشگاه کُرنل در ایالت نیویورک دریافت کرده است و هم اکنون در دانشگاه راتگرز، دانشگاه ایالتی نیوجرسی، به تدریس و تحقیق مشغول است. ضمنا" مُدیریت مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه را نیز به عهده دارد. وی بنیانگذار و رئیس شورای آمریکائیان و ایرانیان(American Iranian Council) نیز می باشد. این شورا مرکزی برای پژوهش و سیاستگذاری است و تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و ایالات متحده آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد. وی همچنین از بنیانگذاران و مدیران مرکز تجزیه و تحلیل مسائل ایران (Center for Iranian Research) می باشد. تالیفات وی شامل بیش از بیست و پنج کتاب، از جمله پانزده عنوان در مورد رابطه ایران و آمریکا، و بیش از دویست مقاله علمی و مردمی است که عمدتا" به زبانهای انگلیسی و فارسی در خارج و داخل کشور منتشر شده اند. از جمله این نوشته ها عبارتند از: "انقلاب و گُذار اقتصادی: تجربه ایران"، "منطقه دریای خزر بر سر چند راهی: عرصه ای نو برای انرژی و توسعه"، "جزایر کوچک، سیاستهای بزرگ: تنب و ابوموسی در خلیج فارس"، "ایالات متحده و خاورمیانه: جستجو برای یافتن افقهای جدید"، "ایران پس از انقلاب"، "ایران و جهان عرب"، "بازسازی و دیپلماسی منطقه ای در خلیج فارس"، "توسعه شهری در جهان اسلام"، "جامعه سیاسی، جامعه مدنی، و توسعه ملی"، و "ابزارهای توسعه صنعتی" تداوم و گسست". وی در بسیاری از کنفرانسها در اروپا، آمریکای شمالی، آسیا، آمریکای لاتین، آفریقا، و خاورمیانه شرکت جسته است. نوشته هایش به زبانهای روسی، آلمانی، فرانسه، چینی، ژاپنی، کره ای، اسپانیولی، و عربی ترجمه و منتشر شده است. دکتر امیراحمدی به عنوان مشاور با دولتها و مؤسسات خصوصی گوناگون از جمله بنیاد آقاخان، بانک جهانی، و سازمان ملل همکاری داشته است. ضمنا" نظرات وی در مورد مسائل اقتصاد سیاسی و توسعه و همچنبن سیاست آمریکا در قبال ایران و خاورمیانه در رسانه های عمومی از قبیل" رادیوها، تلویزیونها، و روزنامه های بین المللی در آمریکا، اروپا، و سایر نقاط دنیا به طور مستمر منعکس میشود.

دکتر امیراحمدی بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، به خدمت سربازی رفته و در لباس افسری سپاه ترویج و آبادانی در شمال کشور به خدمتگزاری به روستاییان زحمتکش منطقه لاهیجان و سیاهکل مشغول شد. این دوره با جنبش چریکی ضد حکومتی 1350 سیاهکل مصادف شد. در همین سالها، با الهام از این مبارزات به شعرگویی و قصه نویسی روی آورد. بعد از پایان دوره سربازی، در کارخانه قند بروجرود استخدام و به خدمتگزاری به کشاورزان زحمتکش استان لرستان مفتخر گردید. سپس به استخدام سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در آمد و به طور داوطلب کار در کارخانه قند یاسوج در کهکیلویه و بویر احمد، که عقب مانده ترین منطقه کشور بود، را برای خدمت به مردم شریف و ستمدیده بویر احمدی، لر، کرد، و قشقایی انتخاب کرد. دستاوردهای وی در این کارخانه، به ویژه برای کشاورزان زحمتکش منطقه، جزیی از افتخارات خدمتگزاری وی به ملت شریف ایران است.

 در خلال این سالها بود که دکتر امیراحمدی به فکر ادامه تحصیل به منظور اندوختن دانش بیشتر و افزایش کارایی خود افتاد. آغاز کار حزب رستاخیز و فشار سازمان امنیت بر روی کارمندان ارشد دولت، مبنی بر عضویت اجباری در این حزب یا ترک وطن 1 ، عزم وی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور را راسختر کرد. متعاقبا" در سال 1354 به آمریکا عزیمت کرد. در آمریکا موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت صنعتی و بعد مدرک دکترا در رشته برنامه ریزی و توسعه بین المللی از دانشگاه معروف کرنل در ایالات نیویورک شد (سال 1361). در خلال تحصیلات دوره دکترا و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 با شور و حالی وصف نشدنی به ایران برگشته و خود را به سازمان گسترش برای ادامه خدمت به ملت و انقلاب معرفی کرد که متاسفانه مدیر عامل جوان و افراطی وقت به وی گفت که "نیازی به تحصیلکرده آمریکایی نیست". اگر چه وی از شنیدن این جواب متاثر شد، علت آن را درک میکرد. آمریکا یک دیکتاتوری را به ایران تحمیل کرده بود و این باعث رشد شدید فرهنگ آمریکاستیزی به یادگار مانده از حزب توده شده بود.

دکترامیراحمدی این بار با وجدانی راحت تر به آمریکا برگشت و تحصیلات دوره دکترای خود را تکمیل کرد. در سال 1361 مدرک دکترا را اخذ و سال بعد به استخدام دانشگاه ایالتی راتگرز در نیوجرسی آمریکا درآمد. در حال حاضر، وی به عنوان استاد تمام وقت دانشگاه راتگرز در برنامه ریزی و توسعه بین المللی و رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه مشغول به فعالیت می باشد. در طی 24 سالی که وی تا کنون در خدمت این دانشگاه بوده است، سالها ریاست بخش برنامه ریزی و سیاستگذاری را نیز بر عهده داشته و در پستهای مختلف دانشگاهی انجام وظیفه کرده است. وی طی این سالها مشاور و راهنمای دانشجویان دکترا و فوق لیسانس زیادی از ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه بوده است. تعداد زیادی از دانشجویانش هم اکنون استاد دانشگاه در کشورهایشان هستند.

در طی سالهای دانشگاهی دکتر امیراحمدی، چه به عنوان دانشجوی دکترا یا استاد، لحظه ای از فعالیتهای تحقیقی و نوشتاری، تدریس، و خدمات علمی و مشاوره ای باز نمانده است. حاصل این زحمات شبانه روزی، بیش از 25 کتاب، 200 مقاله علمی و فصل کتاب، دهها گزارش سیاستگذاری و برنامه ریزی، و صدها نقد ادبی و مصاحبه است. این دستاوردها، توسط ناشرین معتبر جهانی، مراکز علمی، تارنماها، کنفرانسهای بین المللی، مطبوعات، و رادیو و تلویزیونهای دنیا منتشر یا پخش شده اند. در میان نوشته های وی، دو کتاب افتخار آمیز با عناوین "جزایر کوچک، سیاستهای بزرگ: تنب ها و ابوموسی در خلیج فارس" و "منطقه دریای خزر بر سر چند راهی: عرصه ای نو برای انرژی و توسعه" وجود دارند که مستقیما" از منافع ملی ایران در رابطه با جزایر ایرانی در خلیج فارس و رژیم حقوقی دریای خزر دفاع میکنند. در کنار این فعالیتهای علمی، وی هیچگاه از شرکت در پروژههای اجرایی و عملی غافل نبوده است که از جمله آنها میتوان به پروژههای متعدد در کشورهای جهان سوم و برای سازمانهای جهانی نظیر سازمان ملل، بانک جهانی و بنیاد آقا خان نام برد.

 

پیوستن دکتر امیراحمدی به دانشگاه قدیمی و معتبر راتگرز (که در سال 1766 میلادی بنیاد گذاشته شده است)، فرصتی ایجاد کرد تا به آرزوی دیرینه اش برای ایجاد یک مرکز آموزشی - تحقیقی و خدمات اجتماعی دانشگاهی درباره خاورمیانه، به ویژه ایران، جامه عمل بپوشاند. مرکز مطالعات خاورمیانه (Center for Middle Eastern Studies) و برنامه مطالعات ایران معاصر(Contemporary Iran Studies Program) درون مرکز خاورمیانه دانشگاه راتگرز محصول این آرزوست. در حال حاضر دانشجویان راتگرز میتوانند در مرکز برای رشته اصلی یا فرعی خود ثبت نام و مدرک لیسانس اخذ نمایند. امروز بیش از 200 دانشجو در حال فراگیری زبان عربی و بیش از 50 دانشجو در حال فراگیری زبان فارسی در مرکز هستند. ضمنا" برنامه مطالعات ایرانی درسهای جامعی را درباره اسلام، فرهنگ، ادبیات، و سینمای ایران به دانشجویان عرضه میکند، و برای گسترش برنامه مطالعات ایرانی با همت ایرانیان مقیم در منطقه فعالیتهای وسیعی تدارک دیده شده است.

 

شور و حال سالهای اولیه بعد از انقلاب، توجه نیروهای جوان تر دانشگاهی خارج از کشور را به این واقعیت معطوف داشت که نهادهای تحقیقی موجود در خارج از کشور درباره ایران توجه کافی به مسائل روز ایران ندارند و جای یک نهاد جدید خالی است. حاصل این اندیشه و فعالیتهای بعدی، تشکیل "مرکز تحقیق و تحلیل مسائل ایران"(Center for Iranian Research Analysis) بود که در سال 1360 با همکاری جمعی از دانشگاهیان و فعالین سیاسی در آمریکا به وجود آمد. دکتر امیراحمدی نه تنها از بینانگذاران اولیه بلکه اولین مدیری بود که بار رشد آن را به طور جدی بر دوش کشید. در دوران مدیریت وی بود که مرکز، تعدادی از فرهیختگان فرهنگ، ادب، و تاریخ ایران را، برای اولین بار بعد از انقلاب، به آمریکا آورد. احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، عبدالحسین زرینکوب، خانم هما ناطق، محمود دولت آبادی، منوچهر آتشی، و محمد علی سپانلو از جمله این بزرگان هستند.

 

از خدمات دیگر دکتر امیراحمدی به ایران عزیز می توان به شرکت ایشان در بازسازی بعد از جنگ، طرح بحث جامعه مدنی، و فعالیت در سنگر رابطه ایران و آمریکا اشاره کرد. وی در زمان جنگ تحمیلی صدام حسین جنایتکار به ایران، به جبهه های جنگ برای بازدید از خرابیها و کمک به بازسازی مناطق جنگزده شتافت؛ در حالی که جنگ ادامه داشت وی به کمک دانشگاه تهران و مسئولین کنفرانسهای بازسازی، از آبادان، خرمشهر، اهواز، حمیدیه، سوسنگرد، هویزه، دزفول، شوش و سایر مناطق جنگزده دیدن کرده و برای بازسازی آنها تحقیقات دامنه داری انجام داد. در میان ایرانیان خارج از کشور کسی به اندازه وی در مورد وسعت خرابیهای جنگ و طرحهای بازسازی تحقیق نکرده و یا مطلب منتشر نکرده است.

 

دکترامیراحمدی اولین ایرانی خارج از کشور بود که شروع رشد و شکوفایی قریب الوقوع جامعه مدنی در ایران را پیش بینی کرده و اثرات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن را، طی چندین مقاله علمی، که در مطبوعات ایران و خارج از کشور منتشر شدند، تشریح کرد. بعدها وقتی که جناب آقای محمد خاتمی رئیس جمهور جامعه مدنی در ایران شدند، دکتر امیراحمدی طی چند نوشته از جمله یک کتاب به نام "جامعه سیاسی، جامعه مدنی و توسعه ملی" خطرات سیاسی کردن جامعه مدنی در حال رشد را، که پیش بینی میکرد در غیاب یک جامعه سیاسی نهادینه شده اتفاق خواهد افتاد، یادآور شد. وی اعتقاد دارد که این در هم آمیختگی دو جامعه سیاسی و مدنی، در کنار عدم توفیق دولت اصلاح طلب در عادی کردن رابطه با آمریکا، عمده ترین عامل به بن بست کشیدن پروژه اصلاحات و توسعه ملی گردید.

 

در سنگر رابطه ایران و آمریکا، بازهم دکتر امیراحمدی اولین ایرانی بود که لزوم و اهمیت عادی سازی این رابطه را برای افزایش قدرت ملی و پیشرفت ملت ایران علنا" ابراز کرد، با وجود اینکه پیش بینی میکرد به شدت مورد حمله برخی ها در داخل و خارج کشور قرار میگیرد. وی برای پیشبرد این هدف، فعالیتهای سازمان یافته اجرایی گسترده ای را 15 سال پیش آغاز کرد. حاصل این فعالیتها، نهادینه شدن شورای آمریکاییان و ایرانیان (American Iranian Council)، به عنوان تنها سازمان غیردولتی حافظ منافع ملی ایران با حفظ منافع ملت آمریکا است. این شورا در حال حاضر تنها مدافع حل مشکل دو کشور در چهارچوب دیپلماسی، احترام متقابل و منافع مشترک است و به همین دلیل هم مورد بی مهری مخالفین دولت و ملت ایران قرار دارد. از افتخارات وی در چهارچوب فعالیتهای این شورا، عذر خواهی خانم مادلین آلبرات، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، از ملت ایران به دلیل سیاستهای غلط گذشته آمریکا از جمله کودتا بر علیه دولت ملی مرحوم دکتر محمد مصدق، و پشتیبانی آمریکا از دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی است. شورا همچنین باعث لغو تحریمهای دولت آمریکا بر روی فرش ایران و برخی کالاهای کشاورزی شد. همچنین شورا برای اولین بار بعد از انقلاب بانی گردهمایی و گفتگو بین رئیس مجلس و تعدادی از نمایندگان ملت ایران با تعدادی از نمایندگان کنگره آمریکا بود. نقشه حمله به ایران قبل از عراق در دستور کار بود و اقدامات این شورا باعث شد که ایران از دستور کار خارج شود.

 

افزون بر آنها، دکتر امیراحمدی در زمینه مدیریت استراتژیک تحصیلات عالیه دارد، مطالعات بسیار زیادی کرده است، و تبحر عملی دارد. این از جمله دلایلی بود که بر اساس آن وی خود را کاندید ریاست جمهوری نمود. در این برهه حساس از زمان، حل معضلات ایران نه تنها به یک برنامه عمل واقع گرا نیاز دارد بلکه یک مدیریت استراتژیک شایسته نیز میطلبد. از نظر وی شخصی که در مقام ریاست جمهوری ایران قرار می گیرد باید دارای ویژگیهای مدیریتی زیر باشد: اول، باید سابقه خودسازی و جامعه سازی داشته و به سیاست به عنوان یک امر اجتماعی و عام المنفعه معتقد باشد و سابقه اش نیز این را نشان دهد. دوم، باید موضع و چشم انداز درستی از مسائل روز داشته باشد و بتواند راه حل کم هزینه، معقول، و موثر، عرضه کند. سوم، باید هم خطرات آینده را ببیند و پیشگیری کند و هم فرصتهای آینده را ببیند و از آنها استفاده کند. چهارم، باید دارای روحیه آشتی جویانه، ملی، و مستقل بوده، دموکرات، عدالت جو، و واقع گرا باشد. و پنجم، باید یک وجهه بین المللی داشته باشد و یا حداقل شناخت جهانی از ایشان، در سطح قابل قبولی باشد. مردم ایران دیگر به انقلابی گری، شعارها، و ایدولوژی افراد اعتنایی نمی کنند بلکه به دستاوردها، بینش، برنامه عمل، و تواناییهای مدیریت استراتژیک آنها توجه دارند.

نظرات 2 + ارسال نظر

درورد بر دکتر امیر احمدی و درود بر مدیر وبلاگ "صدای تالش"

im sad ta 12 دی 1391 ساعت 17:16

همون طور که قبلا هم گفته بودم و همیشه می گم امیر احمدی افتخار تالش است. یادتان باشد تالشان اقوام دیگر در کشور برای سگ خود نیز ارزش قائلند اما ما برای فرزند و افتخار خود ارزشی قائل نیستیم آخه تالشها چرا اینطوری هستند اخه چرا اینطوریم من از کل تالشها نه غیر تالشها لااقل گلایه دارم که فرزند خود را فراموش نکنند من جاهای زیادی بوده ام اقوام جنوبی ایران واسه همه چیز خود ارزش قائلند ولی برای شمالی ها خصوصا تالشها که نمی دونم .... کردن باهاشون اصلا ارزش قائل نی ستند و اگر یکی از مردان ما در موقعیتی قرار بگیره که بایستی همه به آن رای بدن مثل انتخابات پیشه رو به هر کسی رای میدن یا رای خالی میدن ولی به تالشها رای نمی دن.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد