صدای تالش

صدای تالش

تالش سرزمین کهن و جاوید در پهنه شمالی و غربی کوههای تالش واقع در رشته کوه البرز است
صدای تالش

صدای تالش

تالش سرزمین کهن و جاوید در پهنه شمالی و غربی کوههای تالش واقع در رشته کوه البرز است

رضا حق جو علت اختلافات خود با یاری را تشریح کرد

رضا حق جو علت اختلافات خود با یاری را تشریح کرد

اصلاح طلب نیستم


به گزارش ماسال نیوز به نقل از ماسال فردا، تا قبل از انتخابات دوره ی گذشته تنها در بین مسئولان شهرستان چهره ای شناخته شده بود و مردم کمتر با او آشنا یی داشتند. اما در انتخابات گذشته داستان به گونه ای دیگر رقم خورد و به یکباره زندگی "حق جو" در مسیر تازه ای قرار گرفت. اینبار او می بایست با کسی در انتخابات مجلس رقابت داشته باشد که سالها در یک کوچه، مدرسه، شهر، رفیق و همکارش بود.
در ابتدای کار کمتر کسی فکر می کرد که "تاثیر گزارترین فرد انتخابات 90" لقب گیرد؛ اما او عملا به عنوان سردمدار مخالفت با شیوه "مدیریت بهمن محمد یاری" مطرح شد و با قرار گرفتن در مقابل دوست دیرینه خود، موجبات شکستش را در انتخابات فراهم نمود.
سوالات و حواشی مختلفی در خصوص" اختلافات وی و بهمن محمدیاری" در محافل مختلف مطرح شده است اما هیچ شخصی تا به حال "پاسخ حق جو" را در این خصوص نشنیده است.
این کاندیدای دوره ی گذشته مجلس تالش برای اولین بار به سوالات مختلف در خصوص "اختلافات و مسائل گوناگون انتخابات" پاسخ داده است که در ادامه آن را خواهید خواند.


اصلی ترین دلیلی که در انتخابات گذشته به عنوان "کاندیدا" شرکت نمودید چه چیز بود؟

- راستش را بخواهید، بنده شخصا هیچ تمایلی برای حضور در این عرصه را نداشتم و اصلا مایل نبودم که در این راه پردردسر و پر مشغله پای بگذارم.  
شرایطی که بر تالش حاکم بود سبب شد تا تعدادی از بزرگان که دغدغه هایی نسبت به تالش داشتند نشستی در این خصوص داشته باشند تا تجدید نظری در زمینه" شیوه مدیریت تالش" به وجود آید.

قبل از این موضوع بنده شخصا به آقای "یاری" تذکر دادم که شرایط در دور آینده و با این وضعیت "به نفع شما" نیست و یا باید تغییری در مدیریت شهرستان ایجاد نمایید و یا "گزینه ی" دیگر را با همفکری معرفی نماییم.

بنده "اولین" کسی بودم که ایشان را در سال 70 به عنوان نامزد تصدی نمایندگی تالش مطرح نمودم، زیرا در دوره های قبل از آن هر "کاندیدایی" که از "منطقه" مطرح می شد، در انتخابات "موفق" نبود.

به عنوان مثال آقایانی همچون هاشمی، شیرعلی نیا و یعقوبی نتوانستند در این عرصه موفقیتی حاصل نمایند. در همین زمان" بنده" پیشنهاد دادم که برای "پیروزی در انتخابات" نیاز به "تغییر گزینه" داریم زیرا علی رقم جا افتادگی این گزینه ها "پتانسیل پیروزی در انتخابات" در آنها دیده نمی شد.

باید گزینه ای را مطرح می نمودیم که توانایی جذب آرای عموم مردم شهرستان و خصوصا تالش را داشت که بدین سبب بنده آقای یاری را مطرح نمودم.

در دور اول ایشان نتوانستند پیروز انتخابات شوند اما شرکت در اولین دور زمینه سازی لازم را جهت پیروزی در دومین دوره ای که کاندیدا شدند فراهم نمود. پس از آن دوره نیز همواره از آقای یاری تمام و کمال حمایت نمودیم.

گاهی در جاهای مختلف از بنده سوال می شود آیا در انتخابات دخالت کرده اید؟ در پاسخ باید بگویم بنده دخالت نکرده ام ولی از آقای یاری حمایت کرده ام مانند سایر هواداران ایشان.

تا اینکه داستان دوره گذشته پیش آمد و دیدم این بار شرایط متفاوت است و ایشان به از شیوه های مدیریتی مورد پسند فاصله گرفته اند و باید شرایط تغییر کند. پس از آن به آقای یاری پیشنهاد دادیم اما متاسفانه ایشان قبول نکردند و شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد که شخص دیگری به عنوان "رقیب" مطرح شود که علی رقم میل باطنی این پیشنهاد به "بنده" داده شد.

آیا شما شخصا با آقای یاری در این زمینه صحبتی داشته اید؟ اگر داشتید پاسخ ایشان چه بود؟

- بله بنده شخصا به ایشان پیشنهادهایی داده بودم خصوصا در زمینه ی تغییر در نحوه برخورد برخی از اطرافیان و دوستانشان با کسانی که در انتخابات به ایشان رای نداده بودند. همچنین پیشنهاد شد تا چهره ی جدیدی را در انتخابات معرفی نماییم و ایشان دیگر به عنوان کاندیدا حضور نداشته باشد. قرار بود با آقای یاری همفکری کنیم و یک "چهره ای که مورد وثوق همه باشد را معرفی نماییم نه صرفا شخص حقجو".

آنچه از صندوق بیرون آمد با تصورات شما یکی بود؟

راستش را بخواهید انگیزه اول بنده این نبود که در اولین مرحله شرکت در انتخابات بخواهم برنده آن باشم و مستقیما به مجلس بروم. شرایط شغلی بنده به گونه ای بود که مردم کمتر بنده را می شناختند و کسی که می خواهد در انتخابات پیروز شود در درجه اول می بایست "چهره ای شناخته شده" برای مردم باشد.

انتظار اقبالی در این سطح از سوی مردم را نداشتم و معتقدم اگر "بد اخلاقی هایی" که در طول دوره تبلیغات و حتی ماقبل تبلیغات انتخابات صورت نمی گرفت حتی می توانستم رای حداکثری را کسب نمایم.

برای نمونه میتینگی که در اولین روز در شهر ماسال برگزار شد به نظر خیلی ها به لحاظ ازدیاد جمعیت بی سابقه بود. با این حال معتقدم اگر برخی از بد اخلاقیها صورت نمی گرفت قطعا یه مجلس راه می یافتم.

بزرگترین دلیل اختلاف بین شما و آقای بهمن محمد یاری چه چیزی بود؟

 آقای یاری دوست نزدیک بنده بوده اند، برخی از دوستان تصور دارند بین بنده و آقای یاری مشکلات شخصی وجود دارد! در پاسخ به این افراد باید بگویم بنده "هیچ گونه مشکلی شخصی با آقای یاری نداشته ام" بلکه با "شیوه ی مدیریت وی" اختلاف نظر دارم.

البته مسئولیت برخی از بداخلاقی های رخ داده را از جانب ایشان می دانم اما اینها را در معرض قضاوت مردم نخواهم گذاشت، زیرا مردم باید به صلاحیت افراد نگاه کنند، نه اینکه در بحث شخصی حق با چه کسی بوده است.

از کودکی تا به امروز من و آقای یاری با هم بزرگ شده ایم، خانه هایمان به فاصله کمی از هم قرار داشته است و در طول این رفاقت تا کنون کوچکترین تنشی بین ما وجود نداشته است؛ چه در مدرسه، چه دوران تحصیل، همکاری در سپاه و سایر همکاری ها، هیچ گونه اختلافی بین ما وجود نداشته است.

هنوز هم فکر می کنم ما با هم دوست هستیم اما در برخی زمینه ها بینمان اختلاف نظر جود دارد و بنده نمی توانم نام آن را مشکل بگذارم.

در طول دوران تبلیغات سعی کردم به رفاقتها و حریمها احترام بگذارم اما متاسفانه برخی از هواداران بداخلاقیهایی را به وجود آوردند که به نظرم این موضوع بسیار ناپسند بود.

آیا در این دوره نیز با آقای یاری مبارزه خواهید داشت؟

من این را مبارزه نمی دانم، اتفاقا قبل از ورود در دوره قبل نیز چند بار از آقای یاری خواستم تا ملاقات و نشستی داشته باشیم که ورود بنده با هماهنگی ایشان باشد تا ببینیم بنده اصلا بیایم یا خیر؟ متاسفانه ایشان توجهی به آن نداشتند و یا شاید در آن مقطع واقعا کارهای مهمتری داشتند، سرشان شلوغ بود و نتوانستند در جلسه ما حضور پیدا کنند.

به نظر بنده ایشان تمایلی به این نشست نداشتند که در ان حضور نیافتند؛ پس از آن بود که بنده شروع به فعالیت نمودم؛ حتی یکی از دوستان به آقای یاری گفته بودند "با وجود امدن آقای حقجو، انتخابات برایت سخت خواهد شد" که آقای یاری در پاسخ گفته بودند"چه اشکالی دارد!؟ بگذارید بیاید ما رفیق هستیم و با یکدیگر رقابت می کنیم".

به نظرم آنها انتظار نداشتند بنده بتوانم این میزان از آرای مردم را به خود اختصاص دهم علی رقم کارشکنی ها و گزارشات غلطی که ارسال نموده بودند و موجبات به تاخیر افتادن احراز صلاحیت بنده نیز شد.

چه خاطره ای از دوره ی گذشته انتخابات به یاد دارید که برایتان به یادگار مانده است؟

 شیرین ترین خاطره ام بر می گردد به اتفاقی که در بخش حویق و روستای نصرت آباد؛ در این روستا صندوقی برای جمع آوری آرا وجود داشت که "پیر زنی" برای دادن رای به آنجا رفته بود و "سواد خواندن و نوشتن را نداشت" از شخصی خواست تا در برگه آرایش بنویسند "رضا حقجو" و پس از اینکه آن شخص روی برگه نام مرا نوشته بود، پیر زن برگه را برداشته و از انداختن رای در صندوق توسط شخص "ممانعت" به عمل آورد و برای صحت و سقم آن برگه را به چند نفر از اشخاصی که آنجا حضور داشتند نشان داد.

دیدن اینکه چهره های مظلوم و فقیری در منطقه به بنده تمایل داشتند تا به آنها خدمت کنم، از کودک دبستانی که نسبت به روند تبلیغات گلایه داشت تا پیر زنی که پای صندوق رای آمده بود برایم بسیار جالب بود.

چرا پس از پایان انتخابات از هواداران خود تشکر ننمودید؟

- باور کنید توان بنده در همین حد بود؛ نه رسانه ای داشتم و نه نشریه ای. ولی با این حال متن تشکرم را در وبسیات شخصی خود و برخی از سایتهای تالش انتشار دادم که هنوز هم وجود دارد. هنوز هم قدردان همراهی هایشان هستم و از خداوند بریشان خیر طلب می کنم. با برخی از نزدیکان تلفنی و گاهی حضوری ملاقات داشته ام. به هرحال امکان تشکر انفرادی از 23 هزار نفر ممکن نبود.

علت حمایت شما از محمود شکری در دور دوم انتخابات؟

باید بگویم بنده شناخت کافی نسبت به آقای شکری نداشتم و صرفا به همان دلیلی که در انتخابات شرکت نموده بودم و آن چیزی نبود جز "تغییر درشیوه ی مدیریت شهرستان" .

در حال حاضر رابطه شما با ایشان چگونه است؟ در امور اجرایی مشاوره ای به ایشان داده اید؟

با آقای شکری ارتباطی ندارم، ولی ایشان بعد از انتخابات چند بار در سخنرانیهای خود اعلام کردند "تالش این بار بیش از یک نماینده دارد" اما متاسفانه آقای شکری در این زمینه هیچ گونه اقدامی انجام ندادند. هر کدام از 12 کاندیدایی که از آقای شکری حمایت کردند برنامه هایی داشتند که می توانست از آنها استفاده کند، اما این اتفاق رخ نداد. اگر آقای شکری بخشی از برنامه های هر کدام از این کاندیداها را در مدیریت تالش لحاظ می نمود، شاید امروز شرایط بهتری داشت. به هر حال دلیل آن را باید از خود ایشان سوال کرد شاید دلایل قابل قبولی را در این خصوص ارائه کنند.

بارها به ایشان گفتم "آقای شکری بنده که امروز دست شما را در تالش و حتی شهرستان خودم بالا گرفتم در صورتی که شما بتوانید خواسته های مردم را برآورده کنید، ضرورتی ندارد که در دور بعد به عنوان کاندیدا حضور پیدا کنم و از شما حمایت خواهم نمود".

عملکرد دو ساله ایشان را چگونه ارزیابی می کنید؟

بعد از انتخابات خیلی ها با بنده تماس گرفتند و از تغییر شرایط تشکر نمودند. فکر می کنم همین که آقای شکری در برخی از اموری که مربوط به نماینده نیست دخالت نکرده خودش یک موفقیت است. به گونه ای که به سمت اشخاص خاصی سوق پیدا نکرد.

اما از سوی دیگر این را باید بگویم" نماینده باید اثری از خود به جای بگذارد که ماندگار شود" به عنوان مثال یک نماینده قبل از انقلاب اثریاز خود بجای گذاشت که "کوچک و بزرگ تالش" تا به امروز از آن به" نیکی" یاد می کنند زیرا کارخانه بزرگی همچون شرکت چوکا را در منطقه احداث نمود و عده ی زیادی صاحب شغل شدند.

نماینده باید کارهایی انجام دهد که عموم مردم از آن بهره مند شوند نه اینکه کیفی در دست داشته باشیم و در مسیری که هستیم، شخصی مراجعه نماید و نامه ای به او بدهیم که بروند فلان اداره یا جای دیگر ! هم او را سرگردان کنیم و شخص مسئول را در برابر عمل انجام شده قرار دهیم تا برخلاف قانون عمل کند.

باید اینجا به این نکته اشاره کنم و از کسانی که قصد ورود در انتخابات مجلس تالش را دارند بخواهم که در درجه اول از خودشان بپرسند آیا به راستی ظرفیت حضور در این سطح را دارا هستند یا خیر؟ اگر واقعا این توانایی را در خود نمی بینند از آنها خواهش می کنم خودشان و مردم را بیخودی گرفتار نکنند؛ به هر حال مردم با سختیهای فراوان کسی را انتخاب می کنند و بهتر است کسی که انتخاب می شود توانایی لازم را برای انجام امور را داشته باشد.

چند وقت پیش از سمت مازندران می گذشتم که واقعا به آنها قبطه خوردم؛ بهترین امکانات گردشگری و جذب توریست در آنجا فراهم و شغلهای زیادی ایجاد شده است.

با ورود هر گردشگر به منطقه 3 شغل ایجاد می شود، این گفته کارشناسان است و نه حرف بنده! یکی از شعارهای اصلی بنده در زمینه بحث گردشگری بوده و به نظرم این بحث عامل اصلی اشتغال در منطقه است.

علت رد صلاحیت شما در مرحله اول انتخابات دوره ی قبل چه چیزی بود؟ آیا شخص یا کاندیدای خاصی در آن دخیل بود؟

در خصوص اینکه سایر کاندیداها نقش داشتند یا خیر باید بطور کلی این نکته را بگویم که برخی مطالب بر می گردد به بداخلاقیهای انتخاباتی هواداران، به هر حال برای خارج کردن یک رقیب انتخاباتی نباید از حربه های بد استفاده نمود و از گزارش هایی کذب استفاده کرد.

از همین هنگام که بسیاری از دوستان کاندیدا شروع به فعالیتهای انتخاباتی نموده اند که البته بنده چندان به آن معتقد نیستم و نزدیک به 18 ماه باقی مانده است، حالا کسانی که شناخته شده نیستند داستان متفاوتی با سایر کاندیداها دارد.

پیشنهاد بنده به مسئولین نظارتی این است که به هر حال این افراد قبل از شروع رسمی انتخابات نیز قابل شناسایی هستند و فرصت کافی برای شناخت بهتر آنها وجود دارد که بعدها اگر از چهار مرجع قانونی احراز صلاحیت گرفته اند دیگر سوالی در خصوص تایید و یا عدم آن باقی نماند.

بنده قبل از ورود به انتخابات با یکی از مسئولین رده بالای نظارتی استان که شناخت کافی نسبت به بنده داشتند ملاقات داشتم و از ایشان خواستم تا اگر مساله ای در خصوص بنده وجود دارد بگویند تا پاسخ دهم. ایشان در پاسخ گفت: خیر شما هیچ گونه مشکلی ندارید.

اما سه روز باقی مانده تایید صلاحیت کاندیداها با خبر شدم حجم عظیمی از گزارشتان در خصوص بنده برای استان گزارش شده است، با همان شخص تماس گرفتم و گفتم که احساس می کنم برایم گزارشهایی به دستتان رسیده است زیرا بخشی از آنها برای خودم هم ارسال شده بود.

در پاسخ گفت: بله گزارشاتی امده و این گزارشتات بسیار سنگین است.

بنده گفتم خوب شما فرصت دارید در خصوص صحت آن تحقیق نمایید؛ ایشان گفتند: خیر، زمان کافی برای انجام تحقیق وجود ندارد و مجبوریم با توجه به گزارشهای رسیده تصمیم گیری نماییم. و متاسفانه تصمیم غلطی هم گرفتند که بنده در نتیجه با دفاع خود در تهران صلاحیت را احراز نمودم.

به همین دلیل از مسئولین نظارتی خواهشنمدم همین الان بروند و تحقیق کنند

و نیایند در چند روز مانده به تایید صلاحیتها بگویند در خصوص شما تحقیق کافی صورت نگرفته است!

متاسفانه یکی از اتهامات دوغ به بنده این بود که 8 قطعه زمین از یکی از سرمایه داران ماسال به عنوان رشوه گرفته ام و هر کدام را به یکی از اعضا خانواده ام داده ام و یک هم به عروس خانواده! بنده به آن مسئول نظارتی گفتم بر فرض صحت همه اتهامات! بنده اصلا عروسی ندارم که بخواهم به آن زمینی هدیه کنم!

و سایر اتهامات سیاسی که در آن مقطع وجود داشت که با توجه به ارگانی که در آن فعالیت می کنم هر گونه فعالیتهای سیاسی ممنوع بوده و بنده اصلا حق انجام فعالیتهای سیاسی را نداشتم، اما بنده را متهم نمودند که برای شخص خاصی فعالیت سیاسی داشته ام.

بین آقای رادمهر و شکری کدام یک را ترجیح میدادید؟

- می گویند املای نانوشته غلط نخواهد داشت، آقای رادمهر که هنوز فعالیتی نداشته که در خصوص عملکرد آن به درستی قضاوت کنیم. به هر حال آقای رادمهر همانند بنده یکی از رقیبان بود که با اقبال عمومی همراه شد و رای بسیار بالایی را کسب نمود و نشان داد حداقل در شیوه ی تبلیغات انتخابی موفق عمل کرده است حالا به هر وسیله ای که بوده است.

باید اعتراف کنم علی رقم فعالیت های انتخابتی بیشتر من، از بنده رای بیشتری آورد.

آیا درست است که آقای حقجو برای تصویه حساب شخصی وارد کارزار انتخابات شود؟

- تسویه حساب شخصی نداریم، عرض کردم که با آقای یاری مشکل شخصی نداشته و با هم رفیق بوده ایم. این موضوع که در گذشته عنوان نمودم که اگر یاری بیاید قطعا خواهم آمد، به نیت تخریب وی نبوده است. شاید این رقابت بین بنده و ایشان برای مردم، انتخابات و نظام مفید باشد.

این گفته درست است که شما فرمانداری رضوانشهر را از آقای یاری خواسته اید و ایشان به شما جواب منفی داده اند؟

- بنده قبل از ورود به انتخابات معاون یکی از حساسترین نهادهای نظارتی گیلان بوده ام و پست سازمانی بنده حتی از پست فرمانداری رشت بالاتر بوده است و این شایعه که بنده به دلیل نداشتن پست به دنبال پست فرمانداری فلان شهر باشم اصلا صحت ندارد.

حتی خدا را شاکرم نیاز مادی هم نداشتم که از آقای یاری طلب کمک کنم؛ با این حال اگر درخواستی هم بوده بین دو دوست بوده و این انصاف نبود که اقای یاری این ها را در انتخابات مطرح می نمود. شاید درخواستهایی که آقای یاری از بنده داشته است و بنده هم انجام داده ام از درخواستهای بنده نسبت به ایشان بیشتر بوده است. این یک چیز معمول در روال دوستی بوده و هست.

سایر دوستان نیز از ایشان تقاضاهایی داشته اند، حتی ایشان نیز از بنده و سایر دوستان در مسائلی کمک می خواستند که در این بین اصلا حرف فرمانداری، پست و پول مطرح نبود.

قطعا در انتخابات به عنوان کاندیدا حضور خواهید داشت؟

خیر، هنوز تصمیم قطعی در این خصوص نگرفته ام.

در ایام انتخابات شورای شهر ماسال عملا جنگ بین شما و آقای یاری بود و عده ای می گفتند فلانی و فلانی مهره آقای حقجو هستند و فلانی و فلانی مهره آقای یاری؟ ایا این موضوع صحت دارد و یا از شخص خاصی حمایت نموده اید؟

- خیر، حمایت علنی نداشتم اما بنده به اشخاصی که احساس می کردم اصلح ترند رای دادم. به هر حال چون محیط کوچک بود و عده ای در انتخابات مجلس از بنده حمایت کرده بودند و به عنوان کاندیدای شورا حضور داشتند را منتسب به بنده می دانستند و جالب اینکه تعداد آنها نیز بیش از تعداد مورد نیاز شورای شهر بود.

ظاهرا شما به شخص شهردار هم انتقاداتی داشته اید؟

- همیشه برای آقای کاظمی احترام قائل بوده ام. جوان بسیار خوبی، بسیار با اخلاق و مودبی است. به خود ایشان هم گفته ام، اگر تنها به امور شهر تمرکز داشته باشد بسیار موفق خواهد بود اما ایشان در برخورد با برخی قضایا سیاسی برخورد می کند. در انتخابات هم کاملا ملموس بود که ایشان از چه شخصی حمایت می کند. هیچ ایرادی ندارد که ایشان فعالیتهای سیاسی فردی داشته باشد اما نه با عنوان سمتی که داراست.

اصلاح طلب یا اصولگرا؟

- راستش با توجه به شرایط شغلی که داشتم همیشه"مستقل" بوده ام. اما به دلیل اینکه بنده در برخی از سخنرانیهای خود علنا عنوان نمودم به آقای "احمدی نژاد" رای ندادم، بسیاری تصور کردند بنده به "اصلاحات" گرایش دارم و متاسفانه رای ندادن به احمدینژاد یک معیار برای "اصلاح طلبی" محسوب می شد.

البته در زمانی که رئیس جمهور بود به ایشان احترام می گذاشتم زیرا به هر حال رئیس جمهور قانونی کشور بود.

در حال حاضر فکر می کنم دولت آقای روحانی همچنان که با شعار تدبیر و امید آمد با تدبیر و امید عمل نموده است و علارقم اینکه تعدادی از افراد از طیف های سیاسی، منتقد ایشان هستند، بنده عموما معتقد به عملکرد دولت، خصوصا ایجاد آرامش اقتصادی هستم.

البته هنوز برای یک قضاوت کامل زمان زودی است و گذشت زمان همه چیز را زوشن خواهد کرد.

در پایان؟

بنده با توجه به اینکه هنوز تصمیم خاصی برای ورود در انتخابات نگرفته ام حرف خاصی ندارم، فقط یک نکته را باید بگویم ، در خصوص برخی انتقاداتی که نسبت به نماینده مطرح می شود یک مقدار بایستی واقع بینانه و با انصاف به عملکرد ان نگاه کرد و دید آیا نماینده با توجه به شرایط عمومی کشور و منطقه، آیا امکان عمل کردن به وعده های انتخاباتی خود را داشته یا خیر؟

بنده خودم یکی از منتقدان به آقای شکری هستم اما انصاف را نیز باید در نظر گرفت. برخی مسائل نه در توان نماینده است و نه در توان آن شهر یا شهرستان.

موضوع بعدی اینکه کسانی که قصد حضور در انتخابات مجلس را دارند به مردم وعده نابجا ندهد .

بنده قولهایی دادم که معتقدم اگر انتخاب می شدم از توانایی انجام آن بر می آمدم و سعی کردم به مردم قول نابجا ندهم.

اگر نمی توانیم کاری را انجام دهیم قول غیر قابل انجام به مردم ندهیم و مردم را از نظام طلبکار نکنیم.

نمایندگی یک ظرفیتی دارد و هر شهرستان ظرفیتی؛ بنده راجع به چوکا اشاره ای داشتم، تالش دیگر هیچ گاه نمی تواند کارخانه ای همچون چوکا را به خود ببیند ولی توان بالا بردن ظرفیت چوکا وجود دارد.
برخی ها وعده می دهند در تالش بندر ایجاد می کنیم، فرودگاه می زنیم و ... که واقعا امکانپذیر نبوده و در این شرایط رویایی است.
خواهش دیگرم این است که برخی چهره ها که قصد حضور دارند با برخی بزرگان به مشورت بنشینند و شرایط را بسنجند و بی گدار به آب نزنند.
اگر به دنبال گرفتن پست در بخشهای مدیریتی هستند به دنبال جناح بازی نباشند، اگر به دنبال افتخار برای تالش هستند حضور پیدا کنند و همدیگر را برای پایین کشیدن دیگری و بالا بردن خود مورد تخریب نکنند.
در پایان جا دارد از افرادی که نسبت به بنده لطف بی کران داشته اند اما نتوانسته ام آنطور که باید قدردان آنها باشم، خصوصا خانواده معظم شهدا، ایثارگران که مرا مورد تفقد و عنایت قرار دادند صمیمانه تشکر نمایم و آرزوی عافیت و عاقبت به خیری بذا همه ی این عزیزان دارم.

همچنین برای همه ی مردم عزیز تالش آرزوی سربلندی و توفیقات روز افزون داشته و امید آن دارم که خداوند متعال فرصتی برای جبران محبتهایشان به این بنده ی خویش اعطاء کند، انشالله.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد